تقریبا اوایل مهر بود که خسته شده بودم از رعایت رژیم غذایی و دلم میخواست همه چی بخورم. خوشبختانه یه خوبی که بدنم داره اینه که هرچقدرم بخورم اگر در کنارش ورزش کنم وزنم ثابت می مونه...

وقتی رژیم رو گذاشتم کنار و دیگه برام مهم نبود که مثلا چند شب پشت هم بستنی یا فست فود بخورم یکی دو کیلویی اضافه کردم و خب ورزش رو ادامه دادم. با اینحال تمام این مدت وزنم ثابت مونده بود روی یه عددی که بهش حس خاصی نداشتم. نه باعث میشد بخوام کمش کنم نه طوری بود که بشه گفت وزن ایده آلمه. 

دوشنبه، طبق معمول همیشه توی باشگاه رفتم روی ترازو و عدد همیشگی رو دیدم. یهویی دلم رو زده بود! خواستم که بازم برسم به 53 دوست داشتنیم! 


اینطوری شد که از همون روز باز تصمیم گرفتم که غذامو کنترل کنم و دوییدن رو هم به برنامه ی ورزشم اضافه کنم. دیدم که هوا هم هوای منه و میتونم حالا دیگه آزادانه و با لذت توی این گرمای مطبوع ورزش کنم...

نمیخواستم مثل سه سال پیش یهویی توی چن روز لاغر شم. دیدم که تا عروسیم پنج ماه وقت دارم و خب فرصت خوبیه که آسته آسته در حد گِرم به گِرم این دو سه کیلو رو کم کنم. متاسفانه اولین جاهاییم که چاق میشه بازوهام و پاهامه. که من متنننننفرم از بازوی چربی دار، پا رو میتونم تحمل کنم چون همیشه توی ذهنم پاهای جنیفر هست که درشته و من عاشقشونم!! حالا تمرکزم روی همین قسمت هاست. هرچی هم مامان جمله ی معروفش رو میگه که قشنگی دستای یه خانم به بازوهاشه من توی کتم نمیره. بهش میگم این یه شعار قدیمیه که مردای قدیم خانمای تپل و سفید رو دوست داشتن. البته که دیده شده هنوزم ذائقه ی مردا 50 درصد همینه ولی خب خوشبختانه مارس توی تیم منه و تشویقم میکنه که برگردم به 53! دلم میخواد اگه لباس عروسم دکلته بود ( که گزینه ی اولم نیست!) بازوها و شونه های لاغر داشته باشم...

خلاصه اینطوری شده که هرروز وقتی بیدار میشم، قبل یا بعد از باشگاه میرم پارک بانوان. ح/ج/ا//ب لعنتی رو میذارم کنار و شروع میکنم به دوییدن یا پیاده روی تند. چهل دقیقه به همین منوال بدون استاپ میگذره و من بعد از چهل دقیقه ولو میشم روی چمن های خنک و به صدای باد لابه لای برگای درختا گوش میدم و بوی خوش گل ها رو استشمام میکنم....

توی همین سه روز یه کیلویی کم شده که من با اینکه قصدم نیست اینقدر سریع کم شه ولی خوشحالم که بدنم همیشه باهام همکاری میکنه توی پروسه ی لاغری..


یادمه همون سه سال پیش که از روند وزن کم کردنم مینوشتم و تونسته بودم ده کیلو رو یک ماه و نیمه کم کنم ( که البته اشتباه بزرگی بود ولی خب واقعا شوکه شده بودم از اون وزن و بی نهایت حالم از خودم بهم میخورد) خیلیا ازم انگیزه گرفته بودن و باهام همراه شده بودن. الانم این پست رو نوشتم که اگه کسی حتی به یه درصد  انگیزه توی دلش  نیاز داره باهام استارتشو بزنه...


...............................................................................................



اولین چیزی که توی سبد خرید رژیمی من قرار میگیره کرفسه! و بله میدونم که خامش مزه ی مزخرفی میده! ولی اون روزا من تاثیرات شگرفشو میدیدم توی روند کاهش وزنم. گرچه اونهمه ورزش سنگین و رژیم سخت تاثیرش بیشتر بود ولی خب از اون به بعد من به کرفس به چشم یه معجون نگاه میکنم که انگاری بهم تلقین میکنه دارم چربی میسوزونم!

اون وقتا آبش رو با هویج قاطی میکردم میخوردم و یادمه که با هر یه قلپ نوشیدنش با عرض معذرت تا مرز بالا اوردن هم میرفتم.... وقتی یکمی ضد ضربه تر شدم آبش  روبه  تنهایی میگرفتم . حالا رسیدم به جایی که به عنوان سالاد ریز ریز میکنم و میخورم. اینارو گفتم که بگم از خوردنش غافل نشین و اگه مزه اش رو دوست ندارید تسلیم نشین، راههای زیادی وجود داره تا بتونین تحملش کنین...



و در آخر اینکه به خودمون احترام بذاریم! اگه یه تصمیمی رو میگیریم تا تهش انجامش بدیم... شاید اگه نصفه ولش کنیم هیچکی بهمون کاری نداشته باشه ولی پیش خودمون که شرمنده میشیم...هوم؟ 

نظرات 17 + ارسال نظر
خاموش یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت 22:58

ممنون که زود جواب دادی

خواهش میکنم

لاندا یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت 22:41

میلو خیلی خوب نوشتی. جدی 10 کیلو کم کردی؟ ایول واقعا. چه خوب که تونستی نگهش داری. من 5-6 کیلو رو هی روش بازی می کنم. یعنی طوری شده که اصلا نمیدونم وزن ثابتم کدومه. بعد از عید تونستم برگردم به وزن قبل از عیدم، ولی هنوز به وزن پارسالم نرسیدم و این هفته دیگه خیلی یهویی به خودم تلنگر زدم که یعنی چی؟ باید رو حرفت بمونی و کم بخوری و ورزش کنی. متاسفانه هنوز ورزش خیلی محقق نشده کامل، ولی در مورد خوردن یه گامایی برداشتم و راضیم که داره نتیجه میده. کرفس رو هم خوب گفتی، سعی می کنم روش کار کنم

آره ولی خب خیلییییی زحمت کشیدم و البته اذیت هم شدم, دیگه دوس ندارم اون مدلی وزن کم کنم
فک میکنم بیشتر هم تغذیه موثره تو افزایش وزن, واسه من که اینطوریه

خاموش یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت 20:05

واقعا همچین اراده ای عالیه تبریک میگم.
عزیزم کنجکاوی نباشه ممکنه بگی قدتون چنده، اخه 48 ایده آل میدونی برام سوال شد.
و اگه میشه بگید وقتایی که رژیم هستی صبحونه چی مصرف میکنی

خب من خیلیییی لاغر بودنو دوست دارم وگرنه با قد صد و شصت و سه ایم همه میگن باید شصت اینا باشم که متنفرم من!
صبحانه من عاشق میوه ام,ولی جدیدا شنیدم چون قند داره یهو انرژی رو میبره بالا و یهو خالی میشه و ادم گرسنه اش میشه, من الان این چندروز چای با ساقه طلایی, یا شیر ولرم با شیره ی خرما, یا تخم مرغ نیمروی بدون روغن با نون سنگک خوردم. توی رژیم قبلیم اکثرا میوه میخوردم که سریع گرسنم میشد و تا شب احساس دل ضعفه باهام بود, میگن رژیم خوب اونیه که احساس ضعف نکنی

پرسه شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت 22:22

گفتم از شنبه و امروز استارتشو زدم و همش هم به یادت بودم :ایکس

خیلییییی هم خوب و عااالی :)

ارغوانی شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت 19:31 http://daftareabiyeamnman.blogsky.com

میلو چان کاش بگب چه ورزشی میکنی ؟ بطور کلی چه چیزایی باید نخورد من الان 5 روزه دارم غذامو کم میکنم خیلی کم کردم تا الان حجمش

من الان سه سال شده که پیلاتس انجام میدم و ازش بی نهایت راضی ام... منی که معمولا ورزشا رو عوض میکردم و دوست داشتم چیزای مختلف رو تست کنم توی این رشته موندم فعلا سه ساله! جدیدا هم دوییدن و پیاده روی تند رو بهش اضافه کردم. به علاوه ی دو سه بار ماهیانه شنا کردن...
خب من نمیتونم آخه از لحاظ تغذیه حرفی بزنم چون تخصصی توش ندارم و بدن ها فرق دارن با هم... من ولی چون یه بار بایه رژیمه سخت، وزنمو کم کردم خیلی پشیمونم و حس میکنم به بدنم خیانت کردم!! با اینکه اتفاقی واسم نیفتادا... ولی دوست ندارم یهو غذارو از بدنم دریغ کنم...

بی تای بدون تا شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت 19:29

واقعا کرفس خام دوست نداری؟؟؟؟من کیلو کیلو میگیرم خام خام سرکار میخورم

نه :)) مزه ش همه پسند نیست واقعا... نمیدونم چرا بخاطر بوی تندشه یا سفت بودنش...

من شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت 10:43

درود میلو ی عزیز میلو جون چون خیلی وقته میخونمت و دوست دارم یه سوال برام پیش اومده میخام بدونم ادم طرز برخوردش با ادما چطور باشه مثلا با دختر خالش مادر شوهرش پدر مادرش ..فروشنده مثلا زن دوست بابا .......میدونی چرا مثالای مختلف زدم چون هر کدوم از ادما یحور رفتار میکنن یه چیزایی تو ذهنشونه بعضیاشون با دروغ و کلک میخان بهت نزدیک شن و این میشه که ادم مجبور میشه از همه دوری کنه ....منظورم سطح حدی هستش که باید گذاشت

خب سوالت خیلی کلی ه.. من خودم سخت ارتباط نزدیک برقرار میکنم و نمیتونم دوست شم با کسی.... ولی خب با هرکس بازتاب رفتار خودش باشی به نظرم بهترین کاره...

پرسه جمعه 10 اردیبهشت 1395 ساعت 10:31 http://galexii.blogfa.com

دقیقا این پست منو وسوسه کرد پاشم برم پارک بانوان که پیاده تا خونمون پنج مین هم نیست. خیلی هم مرسی :ایکس

رفتی؟؟؟ :)

من و معمآر قلبم جمعه 10 اردیبهشت 1395 ساعت 06:27 http://shahpari.blog.ir

باریکلا عالی پیش رفتی.منم دلم می خواد چاق شم و رژیم بگیرم :( رژیم خیلی خوووبه آرزو به دل موندم :)))
بدبختی اینه من اصلا چاق نمی شم.سال هاست رو 48 موندم!

آب کرفس یه جوری لیزه انگار منم خوشم نمیاد

چشم قول می دیم همه کارامون و تا تهِ تهش جلو ببریم

خووووووششش به حالت خب :)) وای 48 رویای منه :))
بوش تنده به نظرم...
:) :***

niloo جمعه 10 اردیبهشت 1395 ساعت 00:25

میلو سلام. ببین من خیلی تنبلم توی کامنت گذاشتن. ولی الان یهو گفتم بیام بگم این حرف چند ماه رو ! :))) ... هر وقت که تو پست جدید می ذاری،من فقط و فقط عمدا آخر شب که می خوام بخوابم تو رو می خونم که حالم خوب شده باشه و با یه حرف،ایده و نکته جدید و همچنین حال خوب بخوابم. همیشه هم توی موفقیت ها ،پیشرفت ها و طرز فکر خوبت بهت آفرین یواش می گم(چون نمی خوام کسی صدامو بشنوه).
خلاصه دوست دارم اینجارو

آخی... عزیزممممم.... متشکرم خب بی نهایت... :) واقعا نمیدونم چی بگم :)

مرمر پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 22:28 http://www.m-h-1390.blog.ir

یهومدت خیلی چاق بودم:/
بعد با رژیم ورزش تو یکسال شدم ایده ال :)اصن عالی شدم:))
بعدش دوباره بعد ازدواج وزنم رف بالاااا البت فقط چندکیلوووو....اما مستر به شدت اهل ورزش از تنبلی بدش میاد ومن همش تشویق میکنه...الان من خیلی خیلی به تغذیم اهمیت میدم:)
.........
میلو دارچینم معجزه میکنه و البت فلفل تند من به چشم دیدم:)

میبینی چقد بده آدم یهو چاق میشه؟؟ :((

آره دارچینم خوبه... من توی آبی که میبرم باشگاه دارچین و عسل میریزم گاهی...

تبسم پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 17:36

میلو چقدر زمان زوود میگذره ... من یادمه بستنی نمیخوردی، چای تلخ میخوردی، شبا هم ورزش میکردی فکر کنم ...
منم همیشه بین 53تا 55 بودم .. قبل از عید شده بودم 57 .. و خوب من فقط شکم و صورتم چاق میشه ! با پیاده روی و کم کردن الان 54 شدم، شکمه جمع شد ، صورتمم ک کلا لاغر نمیشه -_- :دی

کرفس -__- فکر نکنم هیچوقت بتونم بخورم ، تو خونه هم بقیه مجبورن بخاطر من نخورن ! بوی کرفس باعث میشه وحشتناااک سردرد بگیرم ! ولی با اینکه هرچی تو نت میخوندم باورم نمیشد ، بهم ثابت شد فندق هم لاغر میکنه، ترجیح میدم مغزها رو بخورم بجای کرفس :)

آره... سه سال گذشته :)
صورت خوبه که لاغر نشهههههههه من دوست دارم صورتم لاغر نشه!!!
اشکالی نداره چیزای دیگه رو امتحان کن...

ژوانا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 16:51 http://candydays.blogsky.com

منم بازوهام اولین جاییه که چاق میشه و بیش از حد تنفر دارم از همچین چیزی.
منم دوس دارم چندکیلویی کم کنم ولی فعلا که انگیزشو پیدا نکردم :(

اه خیلی بده ژوان....
منم گاهی بی انگیزه میشم ورزش نمیکنم و مواظب تغذیه ام نیستم! پیش میاد!

باران پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 16:47

کاش چربی ها حرف حالیشون میشد اونوقت میشد بهشون گفت
dear extra fat! make your way to my boobs and butt
or get the fuck out
:|

:)))))))))))))))) دقیقااااااا

Kit Katt پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 16:05

آب کرفسُ من با لیمو عاشقشم،بِ قول لــــــومز مزهء خاک میده :)) هرجا کِ توو کافه توو menu ــش و آب میوهء فصلش "کرفس" داشته باشه،حتی بِ شیک شکلات کِ عاشقشم ترجیحش میدم،وختی تشنه باشی خعلی حال میده ^-^ یِ طعم ِ بی مزهء باحالی داره،خالی ــش زیاد خوب نیس..

هاها :)) مزه ی خاک :)))

Ordi پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 15:32 http://tanhaeeeii.blogfa.com

تو فوق العاده ای

عزززززززیییزمممم... لطف دارییییی

یلدا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 14:58

اوه میلو ده کیلو کم کردییی؟؟؟؟؟

آره!!
من همیشه وزنم بین 53تا 55 بود!بعد اون سال بخاطر کنکور و عمل بینیم حتی یه حرکت ورزشی ام نزده بودم و غذا مخصوصا شیرینی جات زیاد مصرف میکردم. بعد از کنکور رفتم باز باشگاه که دیدم شده بودم 60 کیلو!!!!!! یعنی اصلا توی خوابم هم نمیدیدم همچین وزنی رو! فاجعه بود ضمن اینکه بابام هم بهم مدام میگفت خیلی چاق شدی...
بعد من ورزش و رزیم سختی رو شروع کردم که هفته ای دو کیلو کم میکردم! وقتی رسیدم به 53، همه گفتن که بسه و مثل قبل شدی ولی من خوشم اومده بود از اون لاغری و خیلی فرم خوبی گرفته بودم! اینطوری شد که تا 50 رسوندم خودم رو در حالیکه فقط یه ماه و دو سه هفته گذشته بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد