یکی از کلاس های خصوصیم خیلی هیجان انگیزه برام!! انگیزه ی یادگیری شاگردم خیلی بالاست و تا چند سال آینده داره مهاجرت میکنه...واس همین کاملا هدفمند پیش میریم.

آقاهه بعد از پایان کلاس بهم گفت که یه ساله داره جاهای مختلف رو امتحان میکنه و هیچ وقت رضایتی که تو اون دوساعت باهام داشته رو نتونسته جاهای دیگه حس کنه...من اینجور وقتا فقط از یه چیز خیلییی خوشحال میشم اونم اینه که عشقم به کارم رو انتقال دادم و همین باعث میشه خیلییییی حالم خوب شه...من دوست دارم همیشه کاری رو کنم که بهش عشق داشته باشم و بقیه هم این عشق رو بفهمن...


...............................................................................


توی آموزشگاه، وقتی دخترک رو باهام میبینن همکارام ازم میپرسن که کیه، وقتی میگم خواهرم، بخاطر تفاوت سنیمون متعجب میشن. چیز جدیدی نیست البته!! بعد وقتایی که کلاسش تموم میشه میرم دم کلاسش دنبالش، و از تیچرش میپرسم که اوضاعش چطوریه، بعدش راهیش میکنم بره خونه... یه مسئولیت جدیدی اضافه شده بهم. از انجام دادنه تماااام کارای دخترک لذت میبرم!! این حجم دوست داشتنی که بهش دارم، وای اصن کلمه کم میاد بخدا نمیتونم بگم چیه دقیقا!!

بی خیال!!!!!!

الانم نشسته داره روی تخته سیاه اتاقم چیز پیز مینویسه و من با دیدن موهای بلند و قشنگش و بدن نحیفش هی دارم قربون صدقه اش میرم درحال حاضر!! گفتم شاید واستون جالب باشه بدونین دارم چیکار میکنم الان همزمان با تایپ :))))

....................................................................................................


دیروز رفتم دوباره یه سری دیگه خریدای خونمون رو کردم.

بعد دیشب نشستم از روی لیستم حساب کتاب کردم ببینم کلا چقدر تا حالا وسیله خریدم و چقد شده... وقتی رقم نهایی رو دیدم گفتم خدایا شکرت، بازم بهم توان کار کردن بده...

کار کنیم!! تا جایی که میتونیم خودمون خریدامون رو انجام بدیم...بعدش از دیدن خونمون لذت میبریم...حتی اگه وسیله هامون کم باشه...حتی اگه مارک نباشه، حتی اگه جنس درجه ی دوم باشه!! لذت خرید کردن با ثمره ی نیروی خودمون رو از دست ندیم...


.................................................................................

هیچی به اندازه ی سه روز تعطیلی بعد از چند روز شلوووغ کیف نمیده خصوصا که مهموناتون بالاخره بعد از یه ماه بالاخره رفته باشن :|

دو روزش که البته باز به ویرایش پایان نامه میگذره...هی من میگم تموم شد هی میبینم باز ویرایشش مونده.. مثلا الان هنوز فهرست مطالبش تکمیل نشده. فهرست منابع هم ایضا. خیلی وقت گیرن همین چیزای کوچیک...کاش میشد یه نرم افزاری بود که این جور کارا رو راحت انجام میداد...!!


..............................................................................


دقیقا دوماه و دوهفتس که دارم کم خوری و سالم خوری میکنم. دلم واسه یه اسنک پر پنیر و سس تند تنگ شده!! به دشت دلم پیتزا میخواد+ سوپر چیپس با سس گلوریای محبوبم...هی میگم یه کم دیگه بیشتر نمونده طاقت بیار...دلم نمیخواست خودمو ازین چیزا محروم کنم. میخواستم همه چی بخورم ولی کم...ولی دیدم حتی وقتی کمشو هم که میخورم باز وزنم میره بالا!! بخاطر همین مجبور شدم کلا بذارمش کنار تا برسم به وزن دلخواهم...

...............................................................................


بس که موضوعات زندگیم حول و محور یه چیزای خاصیه فکر میکنم گاهی یه مطلب رو هزاردفعه نوشتم...خواستم نوشتن رو توی دفتر شروع کنم که اینجا وقت اینهمه آدم رو با مطالب تکراری نگیرم.. ولی نشد!! 

حالا فعلا موضوعات همیناس...کار دیگه ای نمیتونم انجام بدم...

نظرات 17 + ارسال نظر
آناد شنبه 19 تیر 1395 ساعت 13:46 http://mydeliriums.mihanblog.com

پارت سوم : واقعا گل گفتی ....منم دارم رو خودم کار میکنم که زود به خودم نگیرم همه چیزو .... نظات و سلیقه ها متفاوته و هرکسی میتونه آزادانه اونها رو بیان کنه .....به عبارتی باید ظرفیتمو بالا ببرم ....اونموقع خودم چقدر راحت تر و آروم ترم

پارت آخر : منم خییییلی شده اینطور باشم ....میدونی چطوریه ؟ تو به یه موفقیتی میرسی ....بعد مدتی عادی میشه واست اساس میکنی بیشتر میخوای.....با اینکه تمام تایمت پره ....اما باز انگار یه چیزی کمه ....
ولی میدونی میلو ؟ زندگی مگه چیه ؟ جز اینکه تو کارهایی رو انجام بدی که ازش لذت میبری؟ حتی اگه مدتی هیچ کاری! دقیقا هیچ کاری نکنی.....گاهی لازمه ....لذت ببر ازش .....
مثلا خود من ، دوست داشتم در طول روز کلی کار مختلف انجام بدم . ...برا همین سریع از یه مار میرفم سراغ یکی دیگه و تو ذهنم دقیقا میدونستم بعد از این کار چه کاری میخوام انجام بدم .....ولی نشستم فک کردم دیدم اصلا لذتی میبرم ؟ شاید گاهی لازم باشه حتی کارهایی که فک میکنی وقت هدر دادنه انجام بدی ....گاهی باید این سخت گیری رو تمومش کرد و از هیچ کاری انجام ندادن لذت برد !
و شاااید شااااید دلیل این حس این باشه که تو آدم کمال گرایی هستی ..... و به یه زندگی عادی راضی نمیشی....این تا یه حدیش عالیه و من تحسین میکنم تورو ....تا اونجایی خوبه که لذت لحظه هارو ازمون نگیره

تمرین خوبیه... خصوصا این روزا که همه صاحب سبک شدن و به خودشون اجازه میدن راحت به بقیه توهین کنن...
منم همینطورم... باید روی خودم کار کنم...سخته پذیرفتنش واقعا. بارها تلاش کردم ولی نشده...نهایت تونستم یکی دو روز عادی باشم...

نانا جمعه 18 تیر 1395 ساعت 14:43

بعد از یه ماه؟ چه خبرشونه خب عجببااا,اصلا مهمون داشتن طولانی خیلی خیلی کسل کننده است
راستی عزیزم برای رفرنس زدن هم دوتا نرم افزار میشناسم من که یا یکیش کار میکنم یکی mendely و یکی endnote
منم توی دوران کاهش وزنم و روزای جمعه روز چیتم هست, وقتی چیت نمیکنم وزنم استاپ میکنه
موفق باشی عزیزم :*

بازم مسئله ای پیش اومد که رفتن وگرنه بیشتر از اینا می مونن :))))
فک کنم endnote رو امتحان کنم...
ممنوووون نانای عزیزممم :***

مارچ چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 16:22 http://azgil-11.blogsky.com

با همون ورد هم حتی میدونستی فهرست خودکار درست کنی . باید از قالب پایان نامه استفاده میکردی و اونو تغییر میدادی اونوقت فهرست خودکار درست میشد . الان هم فکر کنم بتونی انجام بدی .

یه سرچ بزن من الان یادم نیست چجوری بود .

آره بهار اول از همه هم اونو امتحان کردم. حتی دربارش چندتا پی دی اف هم خوندم که یاد بگیرمش قشنگ. ولی یه سری چیزاشو نتونستم اکی کنم.
بعد مشکلم همینه که با ورد کارای این شکلی نکرده بودم هیچ وقت، هی باید سرچ بزنم یاد بگیرم بعد انجام بدم وقتم حسابی گرفته میشه واسه همین میگم کاش کلا میشد این کارا رو یه نرم افزار بدون وارد کردنه هیچی انجام میداد واست :))
ممنون از راهنماییت :**

lightwind چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 12:47

عشق ت به دخترک چشم سیاه، برای من بدون خواهر، بی نهایت شیرین و دوس داشتنیه. ایشالا همیشه شادی و لبخندشو ببینی

خریدای خونه ت مبارک. آرزو میکنم توان ت هرروز بیشتر و بیشتر باشه و همینطور با عشق کار و زندگی کنی و لحظه لحظه های عمرت با دلخوشی و شادی بگذره.

ممنونم عز یزم، دخترک برای من قصه اش سوا از همه ی چیزای دنیاس...

متشکرم عزیزم از لحن مهربونت فارغ از لطفی که بهم داری

کیندی چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 11:28

عزیزم end noteعالیه ها، عالی،

امتحانش میکنم حتمااااا

Ordi چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 10:03 http://tanhaeeeii.blogfa.com

من که روزی بالای بیست بار اینجا رو چک میکنم.حتما همین مطالبت دوس داشتنی ان دیگه؟

برای فهرست از خود ورد میتونی استفاده کنی، فقط کافیه تیترها رو انتخاب کنی، خودش همه رو مرتب میکنه بر اساس شماره صفحه

عزیزم :)) :******
آره اردی اونو امتحان کردم...یه سری چیزاش جور در نمیومد. یعنی بلد نبودم من. چندتا سایت و پی دی اف اینا خوندم یاد گرفتم ولی خیلی وقتم گرفته شد

Amitis چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 04:17

نه ، template ها رو یکی یکی چک کن ، یک جاش اشتباه هستش ، وگرنه خیلی خوشگل و تمیز بهت میده،

خیلی کار وقت گیری بودددددد

مرمر چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 03:28

یعنی توو بگو رسمن پایان نامم تمووم شده من که میگممم نوووچ ویرایشش مونده
.......
تووچیکار به تکراری بودن مطالب داری بنوویییس همه چیی حتی دوبار دوبار ..
.....
اخ چه کیفی میکنهههه دخترک.....تودلش عروسی

دقیقاااا :||||
چش چش :***

اون که آره :))

عسل چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 02:43

فدات بشممم
اتفاقا خیلی وقت بود,میخواستم بهت بگم ولی فرصتش نمیشد:))
رشته ی من کاربردیه اما فوق العاده باید سطح بالا باشی و داااایما خودتو اپدیت کنی تا بتونی پیشرفت کنی..مخ خور برد بابا:)) خیلی از دوستام عوض کردن
حتی مخای کلاسمونم بیخیال شدن و رفتن تو بازار کارای دیگه

عزیزممممم :) :***

آره شنیدم که اینطوریه....ولی بازم میگم رشته ی خیلی خوبیه عسل :)

تیارا چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 01:36

میلوی عزیز تو این روزای تاریک و پر از حس منفی زندگیم با خوندن نوشته هات کلی حس و حالمو بهتر میکنه...ممنون که هستی و مینویسی ( این قدردانیو خیلی وقته میخوام بکنم منتها حس نوشتنم نمیومد)
خواهر کوچیک من 7 سالشه و فک کنم اختلاف سنی ما از شما بیشتر باشه، میتونم حس کنم حست رو ، برای منم این خواهره یه طور خاصی عزیزه^^بعد شروع کرده کلاس زبان میره که خودم خیلی راضیم ازین تصمیم پرنت ، خود من از 9 سالگی شروع کردم به یادگیری زبان انگلیسی...به عنوان یه متخصص تو این رشته به نظرت یادگیری زبونای خارجی تو سنین پایین بهتر نیست ؟ بعضیا میگن باید بزاری بچه جمله بندی فارسی و قواعدشو خوب یاد بگیره بعد...

ای جان تیارای عزیزمممم....ممنون خب خانوووم :***
ما پونزده سال تفاوت سنی داریم...
تیا درمورد این موضوع نظریه های متفاوتی وجود داره که هرکدوم هم استدلال درستی دارن. من ولی بین همه ی نظرات بر اساس تجربه ی این چندسالم فهمیدم که یادگیری زبان توی سن پایین وقتی خوبه که توی خونه خودت به بچت یاد بدی. اونم نه جنبه ی آموزشی، انگار که مثلا داری با زبون مادری باهاش حرف میزنی...
توی تماااام این سالهایی که تدریس کردم همیییییشه یه مشکل جدی وجود داشت اونم این بود که بچه هایی که از سن پایین شروع میکردن اولش خیلی همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه خواه ناخواه میرفتن هر ترم بالاتر و خب کتابا هم سنگین میشد و بعد میرسیدن به جایی که باید گرامر رو یاد میگرفتن، کلمات سخت و ریدینگ و فلان... خب بچه از پسش برنمیاد.. بخواد نخونه مامان باباهه حیفشون میاد، بخواد ادامه بده براش سخته و زده میشه، بخواد برگرده عقب میگه من اینارو بلدم واسه چی باید از اول بخونم..این معضلی بوده که هرجایی که کار کردم همیشه دیدمش و خانواده ها خیلی اذیت میشن سر این موضوع...
من دخترک رو که الان یازده سالشه فرستادم کلاس. فک میکنم ده سالگی به بعد سن اکی ای هست برای یادگیری...بازم این نظر شخصیه منه و شاید خیلی جاها خلافش ثابت شه. منتها من موافق نیستم اصن با زود رفتنه کلاس...

پاپیون چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 01:01

نوشتن خوبه که،من هر روز چک میکنم پیجتو،شاید وقت نکنم یا حس کامنت گذاشتن نداشته باشم ولی واقعا خوشحال میشم وقتی میبینم پست گذاشتی مخصوصا پستای بلند بالا:d

وای نازی من همیشه بعد از پستای بلند عذاب وجدان میگیرم :))

نیلوفر سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 23:11

میلو جان، نمیدونم چرا آدرس خونه اومد جای آدرس وبلاگ. اگه تونستی پاکش کن یا اینکه نشون نده.

چشم :)

ممنون نیلوفر جان از راهنماییت :***

عسل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 21:13

اره میلو واقعا یکی از محرک های اصلیم تو بودی, منم دوستمو ترغیب کردم ک ادامه بدیم دوتایی و به یه جایی تو این رشته برسیم
از رشته ی خودمون ک ب جایی نرسیدیم ,نرم افزار:|

عزیزمممممم بینهااااایت خوشحال شدم.....:-*
رشته ات که خیلیییی کاربردیه عسل

Amitis سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 20:42

Latex و end note برای refrence هستن ، من خودم end note استفاده کردم همیشه ، برای فهرست مطلالب و جدول و گراف هم خود word گزینش رو داره ، how to have table of contents in word اینو بزن کامل میازه برات گوگل ، خیلی خوبن همشون

امیتیس اتفاقا همینو سرچ کرده بودم و یه template پیدا کردم و تو اون وارد کردم ولی باز کج ماوج شده :/ ولی اون end note رو ندیدم, استفاده میکنم ازش... مرررررررسییییی

لاندا سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 19:24

میلو من پایان ناممو با لیتک نوشتم. اون خودش فهرست اینا درست میکنه و کلا همه چیزشو درست میکنه
البته الان واست دیر شده ببری تو اون قالب، ولی گفتم بدونی

این که گفتی رو سرچ کردم لاندا چیزی دستگیرم نشد میشه بیشتر دربارش بگی؟؟؟؟

عسل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 19:19

وای نه میلو همینجا خوبه همینجا بنویس..اولا ک اینجا برای توعه و هرچی ک دوست داری رو رو صفحه ت بیار, ثانیا هر چقدر هم ک مطالب و موضوعات رو تکراری بنویسی و هی بهشون اشاره کنی برای من یکی که خیلی خوبه و تکرارشون باعث میشه من ب خودم بیام و پاشم! علاقه ی شدید من از بچگی به زبان انگلیسی وجود داشته ولی فک میکنم دلیل عمده ی اینکه اینهمه محکم دنبالشو گرفتم ذوق و شوقیه که از نوشته های تو میگیرم :)

جدی میگی عسل؟؟؟؟ واقع محرک بوده برات؟؟؟؟ چقددددددر خوشحال شدم اینو خوندم....

Amitis سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 18:51

من کامنت کم میگذارم ، ولی همیشه میخونمت و لذت میبرم ، مگه تو با دست داری فهرست و منابع میزنی ؟ که اینجوری گفتی ، همش با نرم افزار میشه ها ، یعنی اتومات اخرش بهت فهرست ها رو دزست میدن ، حتی اگر جابه جا کنی مطالبت رو ، اونم جابه جا می کنه شماره ها رو ، راستی انگلیسی پایان نامه ؟ برای شما یا فارسی؟

آمیتیس میشه اسم چندتا نرم افزارو بگی؟؟ من نمیدونستم واقعا که همچین چیزایی هست یا نه، قبلش سرچ کرده بودم چیزی دستگیرم نشده بود...
انگلیسی هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد