coming to talk about the night, "Golden" is not good enough

من در با کیفیت ترین حالت ممکن، بیست و شش ساله شدم...

مارسِ من، محبوب قلبم، برام جوری تولد گرفت که منی که میتونم راحت احساسمو با کلمه ها تخلیه کنم دو روزه عاجزم تو گفتنش...

یه شب رویایی، توی یه برج پنج ستاره، بالاترین طبقه ای که ممکن بود و توی شهر وجود داشت، جایی که کل شهر زیر پام بود، توی یه اتاق VIP اختصاصی تزیین شده با شمع و گل و کیک و بادکنک....با پرسنل هایی که از قبل برای تبریک تولدم جلوی در آسانسور منتظرم بودن...

و در آخرین لحظات موقع برگشتن، جایی که رو به روم یه آقایی داشت پیانو میزد، شمع ها روشن بودن، منه بیخبر از همه جا داشتم خداحافظی میکردم از پرسنلش، مارس گفت من یه سوپرایز دیگه هم دارم برات... من با خنده و بغض گفتم:

 hny I can't that's enough, U R gonna kill me....

یه بارَکی پیراهنش رو دراورد و دیدم که زیرش یه تی شرت پوشیده و روش چاپ شده بود Will you Marry me? آروم آروم اومد سمتم و من یادم نمیاد داشتم گریه میکردم یا میخندیدم یا جیغ خوشحالی خفیف از گلوم درمیومدکه جلوی چشم همه، با اون تم موسیقی پیانوی فوق العاده و اون فضای فوق رمانتیک برام زانو زد و حلقه مو بهم داد....

گرچه فقط یه ماه و نیم دیگه مونده تا عروسیمون و خب همچین چیزی به دور از انتظار بود ولی میخواست تا رویای منو به واقعیت تبدیل کنه...


.........................................................


آدما ممکنه از ناراحتی زیاد خوابشون نبره. یا از خوشحالی اتفاقی که ممکنه فردا براشون بیفته...من ولی اون شب از خوشحالی اتفاقی که برام افتاده بود تا صبح نتونستم بخوابم...عکسامو نگاه میکردم...عکسایی که توی 80 درصدش چشمام خیس از اشک خوشحالی بود...


مردِ خوبِ من....


............................................................


من نقش زیادی توی این ماجرا داشتم!! چجوری؟؟ اینجوری که رویای همچین تولدی رو توی سرم داشتم و میخواستمش با تمام وجودم..نوشته بودمش حتی با اینکه مارس ندیده بود...خواستم بگم رویاهاتون رو، هرچند کوچیک، با تمام قلبتون بخواید...به حرف بقیه اهمیتی ندین که رویای شما رو کوچیک و مسخره و دم دستی میدونن یا چی... این زندگی شماست و تمام ذرات دنیا در جهت رسوندن اهداف شما در جنب و جوشن.

 به قول بیریتنی selfish باش...


..........................................................

نظرات 23 + ارسال نظر
جیرجیرک دوشنبه 25 مرداد 1395 ساعت 21:14

تولدتون مبارک

ان شاالله توی صد در صد امسالتون چشاتون خیس اشک خوشحالی باشه در کنار همدیگه

متشکرم جیرجیرک عزیییز :)

پیانیست دوشنبه 25 مرداد 1395 ساعت 10:56

چشم عزیزم
خاک بر سرم انقد درگیر مشکلات خودم بودم یادم رفت حتی تولدتو تبریک بگم!!!!! ببخشید واقعا چون خیلی دوستت دارم و برام مهمی ناراحتم که نگفتم
تولدت مبارک عزیزدلمممممم
یه عااااالمه شادی و امید و عشق و سلاااامتی توی زندگی خودت و عزیزانت،که نوشته هات باعث ارامشو امید به خیلیامون میشه.
دوست دارم:-*

دور از جونت عزیزم اشکالی نداره بابااااا :)
من متشکرم از اینهمه لطفی که بهم داری :)

اناد یکشنبه 24 مرداد 1395 ساعت 15:23 http://mydeliriums.mihanblog.com

وای خدا
معرکه بود
قلبم یه جور خوبی شد انگار که یه عالمه مهربونی بهش تزریق شد
با اینکه پستت کوتاه بود و این دفعه به نسبت کلی نوشته بودی چند بار خوندمش

تولدت خیلی خیلی مبارک میلو جان . خوشحالم واست

مرسی آنای عزیزم :)

پونه بانووووووووووو یکشنبه 24 مرداد 1395 ساعت 15:01

تولدت مبارک عزیز دلم
واااای میلو خیلی رمانتیک بود تولدت راستش اصلا فک نمیکرد مارس خیلی اهل اینجور برنامه ها باشهولی عالی بود ایشالله همیشه کنار هم خوشبخت باشید
کلی ارزوی خوب واست دارم

متشکرم :)
مارس خدای ایده و سوپرایز کردنه...وبلاگم رو اگه از قدیم تر بخونی متوجه میشی... :)

Amitis شنبه 23 مرداد 1395 ساعت 16:53

تولدت مبارک میلو جون ، چه قدر سوپرایز :))))

ممنونم عزیزم :) آره خیلی زیااااد

رهآ شنبه 23 مرداد 1395 ساعت 16:17 http://colored-days.blog.ir/

تولدت مبارک :)

ممنونم رها جان :)

مهسآ شنبه 23 مرداد 1395 ساعت 16:13

چی بهتر از این آخه ؟
خوشیاتون پایدار عشقتون پایدار عزیییییزم
انقد پشت نوشته هات عشق و لبخند بود که منم انگار اونجا بودم !

واقعا هیچی نیست که برابری کنه باهاش...
مرسی عزیزم

زهرا جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 18:48

میلوی عزیزم نمیدونی وقتی نوشته هاتو میخونم چه حس خوبی بهم میده از صمیم قلبم از خدا میخوام که روز به روز عشقتون نسبت به هم بیشتر بشه زندگیتون سرشار از شادیو ارامش باشه

خب چقد خوشحال میشم که اینو میشنوم من...مرسی عزیزم :)

اناماری جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 17:18

عزیزم.منم با خوندنش ذوق کردم جه برسه به شما که دیدی و حسش کردی.ان شااله تا دنیا دنیاست خدا برای هم حفظتون کنه و عاشقانه ایام خوشی رو تجربه کنید.تولدت هم کلیییی مبارک.

ای جان :) مرسی یک دنیا :)

شاپری جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 14:09

یسسسسس عالی بود:***** عزیزممم اشک شوقتو تصور کردم چقدر ذوق زده بوووی حتمااا
چه خوبه از خوشحالی خوابت نبره .....
سلفیش باش یادم میمونه :)

یاه یاه :)) مرسی شاپری عزیزمممم :***

فرنوش جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 12:24

میلو جانه عزیز
واااااوووو!!!!
تو از کسانی هستی ک به خاطر خوشبختی و شادی و سلامت ی ک توی زندگی و رابطتت داری،خدارو شکر میکنم...و این "شکرگذاری به خاطر خوشبختی اطرافیان" نعمت زندگی منه...خدایا!!!شکرت....

و اما پاراگراف اخرت...خدای من!بغضم گرفته...تو رویاهای منو داری نجات میدی...

و در اخر...
تولدت مبارک رفیق...خیلی خیلی مبارک...

فرنوش مهربون، بی نهایت متشکرم من عزیزم :) جوابی ندارم بهت بدم آخه...

مرسی عزیزم

نگین جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 11:54

میلو جرن مبارک باشه عزیزم... ایشالا همیشه به ارزوهات برسی ❤️❤️❤️

ممنون نگین جان :*

[ بدون نام ] جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 00:21

شما فیلم زیاد میبینی نه؟

بعله :) و نود درصد چیزایی که دوست دارم توی زندگی خودم هم رخ بده رو از توی فلیما نوت برمیدارم و جذبشون میکنم :)

روم نمیشه بگم! پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 23:23

تولدت مبارک میلوی قررررررمزززززززز!
تو به من یاد دادی که چه جوری میشه یه زندگی قرمز و صورتی وجود داشته باشه . ازت خیلی الهام گرفتم و خیلی از کائنات خوشحالم که باهات هم عصرم! و البته وبلاگ هم می نویسی!!
میلو برام دعا کن و انرژی مثبت بفرست. منم بالاخره کار پیدا کردم ولی همه ش می ترسم به خاطر بی نظمی و نابلدی اخراجم کنن! تا حالا همیشه بی نظم و تنبل بوده ام و این روزا خیلی برام سخته. دارم پوست میندازم! دوست دارم آدم منظم و اکتیوی باشم!
مرسی

مرسی عزیزم :)
چشم حتما :)

Lena پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 19:50

میلو باور میکنى الان چشمام اشکى شد از تصورت تو اون لحظه
انگار داشتم از نزدیک میدیدمت
مرسى که لحظه هاى خوبتو با ما شِر میکنى :)
از ته ته قلبم خوشحالم برات :***

عزیزممممم....
خیلی ممنون لنای عزیزم :)

باران پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 19:40

به به چه عااالییی تا باشه از این مناسبتا
تولدت مبارک میلوی قرمزززز

مرسی عزیزم

رها پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 18:29

مبارک باشه این جشن تولدددد مبااااارک
عزیزم خوشحالم که میبینم با شخصی مثل تو در ارتباطم که خوب و زیبا زندگی کردن رو بلده، بلده که چطوری رویاهاشو بسازه و هیچ ناامیدی رو به وجودش راه نمیده
احسنننت
مارس مهربون و خوش ذوق هم که ماشالا هزاتا لایک داره کاراش
:))

مرسی رهای عزیزم :***
مارس آره، واقعا کارش حرف نداره :)

Kit Katt پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 18:03

من منتظر بودم همش ماجرا رو بنویسی :ایکس xxxx
حیف اینجا ازون چشم قلبی ــآ نداره وگرنه هرچی میذاشتم کم بود :***

عزیزکمممم :***
حس قبلیتو گرفتم زیبای جان :**

فیروزه پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 16:34

چی بگممممممممممممممم حسی رو که الان دارم نمیتونم اینجا بنویستم فقط تنها کاری که میتونم انجام بدم زدن به چوب برای جلوگیری از چشم خوردن شما دو تا نازنینِ

ای جانم :) خیلی ممنون خب عزیزم :***

پیانیست پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 16:24

راس میگی میلو...؟
بزرگترین رویای من زندگی توی شهر کوچولوی خودمه...
بنویسمش...عمیقاوبخوامش...و ناامید نباشم بهش میرسم؟

پیانیست، من هم بارها ناامید شدم از اتفاقاتی و دیگه بی خیالش شدم...مهم اینه که وقتی به چیزایی که میخوای میرسی هرچند کوچیک، شکرگذاری کنی و منتظر اتفاقای خوب بعدی باشی...

فرانک پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 16:14

واایییی چه تولددد هییجااان انگیزززییی چقددد خووب
عزیییزززم تولدت مبااارررک ایشااالااا این این روزاا پر از اتفاقای خوب خوب باشه واااستت

خیلی خیلی خیلیییییی ^_^
ممنونم فرانک عزیزم :***

...alone پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 16:03 http://maloosak.69.mu

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست...آنقدر سیر بخند تا که غم از یاد برود...
روزهاتون شاد شاد...تقدیرتون قشنگ... خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنین...منتظر حضور سبزتون هستم !!
5568

متشکرم :)

YALDA پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 15:10 http://KHORAMLO.BLOG.IR

سلام میلوی عزیز
تولدت مبارک باشه
من خیلی وقت میخونمت ولی بی سروصدا
این پستت من رو وادار کرد بحرف زدن
رویاهات خیلی شیرینن و اینکه مارس چقد با روحت عجین که ی شب رویایی رو واست بسازه همیشه شاد باشید کنارهم

سلام یلدا
چقد خوشحال میشم که خواننده هام روشن میشن :) یعنی خب دوستی های جدید بهم حس خوبی میده :)
مارس کلا توی ذاتش این اخلاق سوپرایز کردن و دقت به دیتیل رو داره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد