لابه لای دید زدنه ویترینا بالاخره رینگمون رو پیدا می کنیم.. می خریمش..به قدری دوستش دارم که حد نداره. ازش گرفتم اوردم خونه میخوام خودم جاشو تزیین کنم.. یه چند روز دیگه میبریم میدیم که ایده ام رو روش پیاده کنن..
انگاری باید سر سفره ی عقد هم بهم سرویس طلا بده که خب من واقعا دلم نمیخواد اینجور چیزا رو.. مجبوری یه چیزی انتخاب میکنیم که خب به نظرم خوشگل بود، مارس گفت چندجای دیگه رو هم سر بزنیم ولی من گفتم حوصله ی دید زدن طلا رو ندارم.. و بعد هم بخاطر عید فطر که میخوان بیان بهش گفته بودن بازم باید یه طلایی چیزی بیاره واسم، که برای اون روز هم یه چیز کوچیکی گرفت برام.. بهش آخر گفتم تا حالا برای هیچ دختری انقد طلا خریده بودی توی زندگیت اونم توی یه روز؟؟ که یه روزه براش اینهمه پول خرج کرده باشی؟؟
بلند خندید از حرف و سوالم...:)
چرا آخه انقد سختش میکنن این مراسما رو :( خب حالا مثلا روز عید با یه بسته شکلات بیاد، چی میشه؟؟ دوست داشتنش خدشه دار میشه؟؟ ارزش من میاد پایین؟؟؟ come onnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnn
..........................................................................
خواهر دومیش به مارس گفته اگه لباس مورد علاقه ی میلو رو پیدا نکردی بیایید اینجا من می برمش چندجای خوب سراغ دارم...
من خیلی دوست دارم این حمایتشون رو.. که خواهر سومی آرایشگاه پیدا میکنه، خواهر آخریه عکاس، خواهر دومی میگه لباس بیاد براش بگیریم، خواهر اولی توی فکر تدارکات و تزئینات وسیله هامه... من فک میکنم به اندازه ی تمام روزایی که برای عروسای فامیل وقت گذاشتم و توی همه ی کاراشون کمکشون کردم به همون تعداد هم آدم توی زندگیم قرار گرفته و هر کدومشون یه چیز رو بر عهده گرفتن که توش حرفه ای هستن!!
.............................................................................................
خانومه زنگ میزنه میگه یه لباس رو دوختیم اوردیم مزون، میخوای بیا یه نگاه بهش بنداز.. مارس میگه بریم ببینیم.. خب وقتی میبینمش بی نهایت دلم رو میبره. ولی خب من دلم لباس تور توری و عروس طور نمیخواد.. با اینحال میپوشمش.. دقیقا همون چیزی که برای عروسی مد نظرم بوده ولی رنگ صورتیش.. مارس که منو میبینه چیلیک چیلیک عکس میندازه ازم و من حواسم نیس دارم واسه خودم جلوی آینه می رقصم! دختره یهو میبینه بلند بلند میخنده، خجالت می کشم :)
بعد فقط هم اجاره اش میدن.. مارس میگه من دوست دارم لباساتو بخریم، بهش میگم آخه این لباسا رو دیگه نمیتونم بپوشم که، میگه اشکال نداره میخوام داشته باشیشون هروقت دلت تنگ شد توی خونه واسه دل خودت بپوشی!
...............................................................................................
سرچ میکنم برای تزیین باغ، اصلا به مدل های عالی و پرفکتی که هست توجه نمیکنم، دنبال اون چیزی ام که همیشه توی رویام بوده، درسته که خیلی ساده ست و میتونه بهتر هم باشه ولی من رویامو میخوام... همیشه هرکاری که بخوای بکنی طبیعتا بهترش هم هست، هیچ چیزی پرفکت مطلق نیس، برای همین نمیخوام بهترین باشه، میخوام رویام باشه، همون چیزی که همیشه توی ذهنم تصورش میکردم...دوست ندارم بعد از چندین سال که عکسارو دیدم بگم عه اون موقع اینجوری مد بود، میخوام بگم این رویام بود!
کلید باغ رو باید بگیرم، برم اندازه بزنم... پارچه و تور... حتی فکر کردن بهش نیشمو باز میکنه...
اینکه یه باغ خوشگل که دقیقا همون نقشه ای رو داره که من میخوام مال دوست بابا برام جور شده رو مدیون خوبی های بابا به آدما هستم، که هرجایی میریم وقتی اسم بابا رو میگم بی چون و چرا هرچیزی رو میخوام در اختیارم قرار میدن.. نه که از روی رودرواسی یا با اکراه، همه ی همه شون با کمال میل و افتخار این کارو میکنن، آقاهه توی طلا فروشی واسم بلند شده گفته خانوم کاف هرکاری داشتی بگو خودم(اینجای جمله اش که رسیده چندبار زده روی سینه اش اشاره به خودش کرده) واست انجام میدم سه سوته...
اون یکی آقاهه گفته خواستی بری باغ زنگ بزن خودم میام واست وسیله هاتو وصل میکنم..آقای کاف بیشتر از اینا به گردن ما حق داره.. اینا همشون زندگی هاشون رو مدیون بابا هستن، حالا هرچقدر هم واسه خودشون کله گنده و پولدار باشن به بابا که میرسن میگن زندگیمون رو مدیونشیم..
با خودم میگم میلو، درسته که اونهمه رفتارای سخت و عجیب بابا رو تحمل کردی/می کنی، و همیشه سعی کردی باب دلش رفتار کنی حتی اگه خشمگینت کرده و از زندگی گاهی سیر، وهیچ وقت رفتاراش ایده آلت نبوده ولی ببین، نگاه کن چجوری دنیا داره توی این روزا بهت خدمت میکنه...اینا هدیه ست.. نعمته واسم...
خوب میدونم که چیزایی که دارم بهترین نیس، من فقط با داشته هام خوشم.. هرچقدر کم و ناقص، من بلدم با داشته هام خوش باشم...فک میکنم بیشترین درد بشر هم همینه که نمیتونه با داشته هاش خوش باشه و تلاش کنه واسه بهتر داشتن... تلاشی که میکنه فقط واسه نارضایتی از داشته های الانشه.. بعد جالبه که یکی مثل من رو که میبینن به جای اینکه سعی کنن اینطوری باشن ازم متنفر میشن و لیبل الکی سرخوش رو میزنن روم.. البته که من به هیچ جام نیس چون من دارم لذت میبرم و اونا بازنده ان
...................................................................
خریدامون رو محکم گرفتم دست راستم، دست چپم هم توی دستشه که داره دنده عوض میکنه.. بابا زنگ میزنه میگه کجایید، اگه نزدیکید جوجه رو بذارم رو منقل.. میگم داریم می رسیم..
دارم سعید مدرس رو میخونم واسه خودم. مارس میشنوه با تعجب و میگه میلوووووو! اینو داری میخونی؟؟؟ یهو ضبطش رو روشن میکنه دقیقا همین آهنگ میاد، میگه منم امروز اینو گوش میدادم!!!! از همون تلپاتی های حال خوب کن و یهویی...
صداشو زیاد میکنم و میخونم باهاش.. باد خنک میاد توی ماشین، یه نگاهم به دستاشه، یه نگاهم به رینگامون که توی جعبه شون دارن برق میزنن...مارس ما کی رسیدیم به اینجا؟؟؟
میریم پارک، همون پارکی که اولین بوسه ی یهویی اونجا زده شد! دقیقا همونجایی بابا اینا بساط کردن که ما وایساده بودیم همون شب.. توی پارک به اون بزرگی.. عجیب نیست؟!
.....................................................................
عموهه قبل از اینکه برم بیرون میگه شب بیایید ها، میخوام ببینم کیه این که از فیلتر داداش من رد شده، لابد خیلی بچه ی خوبیه...
من میدونم همه ی باباها سختگیری های خودشون رو دارن اینجور وقتا.. هرکس هم به نظر خودش باباش سختگیر ترینه.. ولی خب وقتی هرکس که می شنوه من دارم ازدواج میکنم اولین چیزی که میگن اینه که اون کیه که از بابای تو اکی گرفته یعنی که بابا معیارای خودش رو داشته و به نظر بقیه ی آدما سختگیر و نکته سنج تر میاد...!
اون شب دختر عمهه تکست زده که میلو شنیدم داری عروس میشی، هیچ وقت فک نمیکردم کسی پیدا شه که بابات بهش اکی بده!
شب که برگشتیم خونه میگم عمو نظرت چیه؟؟ گفت میلو بهترین انتخابی بوده که توی فامیل دیدم، خیلی بچه ی مودب و محترم و متشخصیه..
خب این اولین ویژگی هست که آدما توی مارس میبینن و میگن بهم.. هرکس دیده اول گفته چقدر مودب و محترمه... بعد میگن که آروم و با حیاست... محاله ممکنه اینا رو نشنوم از کسایی که بار اول میبیننش... بی نهایت خوشحالم که انتخابم یه آدم "باحال و خوب" نیست، انتخابم یه آدم "محترم و متشخصه"...
زنعمو گفته وقتی داشتیم بازی میکردیم من زوم کردم روی مارس دیدم که اهل سرصدا و داد بیداد موقع بازی نیست، چقدر حواسش به رفتاراش هست چقدر قشنگ حرف میزنه میلو... من رفتم مردم از خوشی و خوشحالی.. انگاری یکی داره راجع به من اینهمه صفت خوب رو میگه.. باور کنین بهترین حس دنیاس که پسر مورد علاقه ات اینجوری مورد تحسین همه باشه، اونم نه از روی تعارف و حرفای کلیشه ای که بگن آره خوبه خوشبخت باشید و ال بل، که واقعا خصوصیت هایی که داره چیزاییه که توش نهادینه شده ست و اینو همه زود میفهمن...
.....................................................................
من یه تجربه ی جدید داشتم دیروز صبح! که برای اولین بار رفتم پیاده روی و دوییدم! هیچ وقت پیاده روی و دوییدن توی زندگیم نبوده، بااینکه ورزش های مختلفی رو امتحان کردم از این غافل بودم. بعد دیروز رفتم پارک بانوان، البته امتحانی رفته بودم ببینم چجوریاس، شال و مانتو و کوفت و درد رو دراوردم و شروع کردم به راه رفتن و کم کم دوییدن! خیلی حس خوبی بود، این برنامه رو گذاشتم توی لیست "باید" هام. ماهیچه های پام درد میکنه، من عاشق درد بدن بعد از ورزشم حس میکنم تک تک سلول های بدنم دارن قلنج میشکونن و ازم تشکر میکنن :))
از سری دیگه به صورت کاملا آماده لباس میپوشم، کتونی های خوبم رو پام میکنم (متاسفانه کتونی ورزشی خوب ندارم ولی یکیشون از بقیه مناسب تره) و شیشه ی آبم رو آب کرفس میکنم و میرم... فک کنم طناب زدن هم اونجا خوب میشه...
یبار مامان آب گرفت گفت دخترها بیاید بخورید
بعد من فک کنم چند قظره خوردم ازش!!!
ولی هیچ وقت به ذهنم نرسیده بود مثلا با سیب میکس کنمش
یبار امتحان میکنم ببینم میتونم همون سریع بالا دادنش رو هم نحمل کنم یا نه
سیب چون قند داره و شیرینه ممکنه نذاره وزن کم شه فقط یه دونه میندازم توش که یکمی تاثیر بذاره ولی خیلی فرقی نداره، همون فقط باید سریع سر بکشی بالا
میلو آب کرفس رو چجوی میخوری؟
با چیزی میکسش میکنی؟
یا خالی خالی؟
بدمزه نیست واست؟
گاهی یه دونه هویج یا یه دونه سیب باهاش قاطی میکنم اما در نهایت مزه اش خوب نیس باید سر بکشی بره بالا سریع!
میلو جونم اهل چ شهری هسی؟میلو خاطراتتون خیلی قشنگه..دوست دارم نامبر وانی
ممنون :)
مهم رویاست. من هم با رویاهام عروسی کردم. با این که ساده بود اما هروقت عکس های اون شب را می بینم قلبم پر از شادی می شه.
آنا خیلی خوشحالم که کسی این رو میگه که تجربه اش رو داشته و حالا با وجود گذشتن سالها میگه که خوشحاله هنوز.. این حرفا بهم قوت قلب میده :)
یادمه یه بار یه عکس تو فیس بوک گذاشته بودی که گلهای یاسی رنگ به موهات زده بودی بعد همون موقعه گفتم ا ِ چه بهش میا ،فک میکنم همون رنگ گل ه حالا دقیق نمیدونم چه رنگی بود :دی اون خیلی بهت میااا
من تاج گل رو هم خیلی دوس میدارم
بعد یه چیز دیگه من عقد یکی از دوستام رنگ لباسش یه سبز خوشرنگ بود و پاپیون داماد هم همون رنگ و خلاصه خیلی شیک بودن تو هم که سبز دوس داری به اون رنگ هم فک کن
ولی بازهم رو همون بندهای اول پیشنهادم بیشتر فک کن من هرچی اون مدلی تصورت میکنم بیشتر ذوق میکنم
فک کنم سرخابی بود...
وای عالیه.. توی فکرشم.. ولی اول لباس لعنتی رو گیر بیارم..
آره قصد داریم ما هم رنگ لباسم با پاپیون مارس ست شه..
وای نرگس منم به ذوق اوردی :)
چه خوب که همه چیز داره شبیه رویاهات میشه :*
من که هیچ وقت نتونستم با آب کرفس کنار بیام هرچند که عاشق کرفسم, چطورى تحملش میکنى تو؟ چیزى بهش اضافه میکنى؟
بعد اینکه من دیشب چند تا نرم افزار چک کردم ولى هیچ کدوم خوب نبود , تو اگه چیزى پیدا کردى میشه به منم بگى
خیلی خوبه...
آبش بد مزه ست واقعا قبول دارم. من ولی گاهی یکی دوتا سیب یا چندتا تیکه هویج بهش اضافه میکنم که مزه اش بهتر شه ولی خب درواقع ماهیتش همونه، باید سر بکشی بری بالا :))
چشم پیدا کردم میگم بهت حتما :*
بیا بغلم میلو..تو دوست داشتنی ترینی
عزیزمممم
میلووووو من عاشق پاراگراف آخرم عین فکرای خودمه ...
راحت لباساتو درمیاری شیشه آبت تو دستت هدفون هم میذاری تو گوشت عالیه عالیه عالیهههههه
خیلی خوبه واقعا :)
:D. Mobarake azizammm
Cheqad Adams ba ham motefavetan . bazia shaki az ink chera talaee k avordan lame? Saboke?:))
Milo ye ax vasat mifresam range lebas kheyli nanaze didanesh zarar nadare :D
Qashang mifahmam chi migi darbare roya dashtan . akh akh ye baq sarsabzz por az goool o Robaan o tor k set bashe ba lebas o dadte gold bars mehmonaye kam :D
Milo hamink az dashtehat razi bashi yani aliiie via zendegi behet sakht nemigzare
Man Che begoyam:)) pedar vaa madaare sakhtgiri daram kolan :D :D
Ayy:((( man asheqe doidan to havaye azadam beedone posheshe eslami:-|||
درک نمیکنم اونا رو واقعا!
ولی پر از درخت های بلند و پر برگه :)
خیلی خوب بودن مریم مرسی :***
گل نداره
کلا همه ی مامان باباا سختگیرن فک کنم مریم.. هرکس به نوعی ولی..
اونجا پارک بانوان نداره؟
عزیزم :) مبارکتون باشه رینگتون ^__^
میبینی چه رسمای بیخودی داریم ما ایرانی ها؟؟ :/
واااقعا منم اصصصصلاااا دلم نمیخواد اینقدر بابت طلا و کادو پول خرج بشه، من متنفرم از این خرجای اضافی :(((
چقدر خواهراش خوبن :) خداروشکر...
واقعا با این جمله ات موافقم که هرکاری کنی باز پرفکت ترش وجود داره..
و هرچیزی باید فقط حس خوب بده بهت و این ملاک انتخاب باشه :)
میلو این که همش میگن حکمت حکمت دقیقا همینجاست :دی
که رفتارهای پدرت باعث شد تو بهترین آدم زندگیت رو پیدا کنی...!
وگرنه شاید میشد که مثلا یکی دیگه الان باشه تو زندگیت.
که خداااروشکر بابت حس الانت :) :***
مرسیییی :**
خیلی :|
از قدیم گفتن دست بالای دست بسیار است...
البته این که مارس رو دارم ربطی به بابا نداره :)) خودم پیداش کردم :پی
مرسی عزیزکم :*
بنظرم خیلی با سلیقه ای منم از لباس عروس ساده خوشم میومد اما وقتی رفتم مزون واسه انتخاب و پرو یه چیز دیگه پسند کردم که خیلی هم چشمگیر بود.... الان تو داری میگی میزی خرید و اینا با نامزدت خاطرات سال پیش برام زنده میشه ولی نمیدونم چرا خاطرات برام دور بودن انگار مال خیلی قبل تر. بیشتر بنویس از این لحظه ها
عروس شدی شما؟؟ عزیزم :)
چشم فرصت کنم می نویسم اغلب :)
من عاشق این طرز فکرتم که لذت بردن خودت از لحظه هات برات مهم نه پرفکت و آنچنانی بودن به این میگن زندگی... چه اهمیتی داره بقیه چی میگن...
خریدهاتون خیلی خیلی مبارک دختر عاقل... خیلی مشتاقم ببینمشون
اینکه همه بگن انتخابت عالی یه حس خوشی و غرور میده به آدم!!!!
واقعا مهم نیس حرفای بقیه.. چون من میدونم که کاملا منطقیه اگه چیزای بهتر همیشه وجود داشته باشه..
مرسی عزیزم :**
دقیقا..
عالى .. فقط همین ❤️❤️❤️
ممنون :)
اصن هیچی، فقط یه خنده گنده با چشایی که داره برات هزار تاااااااا ذوق میکنه. از اینا که از حجم زیاد خوشی هیچی نداری بگی، فقط میتونی طرف مقابلتو بغل محکم کنی و چشات برات پر شه از خوشحالی. همین :-*
امیدوارم و امیدوارترم که همیشه و همیشه پر باشید از عشق و برکت و آرامش :ایکس
هاها عزیزم :)) مرسی واقعا :*
همچنین برای تو پرسه جان
میلو میدونی اینکه تو میتونی به رویاهات جامعه عمل بپوشونی و به مد یا حرف سایرین بی توجه باشی ناشی از اینکه آدم درستی رو انتخاب کردی.
میلو نمیخوام حرف کلیشه ای بزنم اصلا به قول خودت نمیدونم آخر داستان چی میشه و تا کجا باهمید اما خیلی واست خوشحالم.برای زندگیت برای عشقی که بهت هدیه داده شده برای حال و اکنون قشنگی که داری.
تو و ذهنت معرکه اید واسه همینکه زندگی تسلیم شده و دو دستی برات انرژی و حال خوب میذاره کنار
خوشبخت باشی عزیزدلم
مرسی ریحان عزیز..
راست میگی، این عشقی که بهم هدیه داده شده بهترین اتفاق زندگیمه...
امیدوارم همینطور باشه که میگی..
ممنون :**
دقیقا مشکل همه همینه با داشته هاشون نمیتونن خوش باشن
مثه من به حدی ضعیف شدم که کوچیکترین مشکل از پا در میاره منو مریض میشم افسرده میشم !
این یکی دوسال از فشار عصبی زیاد اینجوری شدم :(
و خب خیلی هم مشکلات بوده که به اعصابم فشار اورده
قابلیت هضمشون رو نداشتم فکر کنم!:(
مبارک باشه حلقه هاتون میلو ایشالا همیشه برق عشق روشون باشه :×
پدر همیشه واسه دختر بزرگترین پشتیبانه هرجوری ام که باشه :× واسه پسرم اینجوریه ها اما واسه دخترا یه حس ناب دیگه ای داره
منم به نوبه خودم بهت تبریک میگم بابت انتخاب مارس البته البته البته اینا برمیگرده به لیاقت و شایستگی خودت عزیز دلم مطمئن باش این تو بودی که لیاقت همچین آدمی رو داشتی
امیدوارم همه چیز همینطوری عالی پیش بره
اصلا مد بودن و پر زرق و برق بودن چیزی رو عوض نمیکنه ب نظر من آدما میخوان عیباشون رو بپوشونن با زرق و برق زیاد! که نمیتونن و هرکاری هم کنی یه حرف و ایرادی ازش درمیاد هرچی ساده ترباشه و اونچیزی که خودت رویات بوده راحت تری
عزیزم.. ایشالا روزای بهتر هم میان...
ایشالا..
آره موافقم باهات..
شما لطف داری عزیزم.
دهن مردم همیشه ی خدا باز هست البته...