فرق یه آدم با شعور با بی شعور اینه که میدونه چجوری انسانیت و معرفتش رو نشون بده و اون بیشعوره اینجور وقتا با خودش فک میکنه که واااو چه عجب بالاخره یکی پیدا شد ما رو آدم حساب کنه!



......................................................................................................




یه جایی خونده بودم همیشه تاییدیه ی زندگیمون رو از کسایی بگیریم که میدونیم راهشون درست بوده و هست و الگوی آدمای موفق دیگه هستن، شاید شکست بخوریم، شاید نتونیم، اما خیالمون راحته که با آدم درستش مشورت کردیم نه کسایی که حتی توی خلوت خودشون هم نمیدونن چند چندن، همیشه f..k finger امون باید بالا باشه به سمت کسایی که با نفرت حرف میزنن و بی توجه بهشون ادامه ی مسیرمون رو بریم و مطمئن باشیم کسی که قصد کمک داشته باشه بهمون، میتونه بهترین لفظ رو انتخاب کنه، درغیر این صورت فقط از چیزی که نداره حرصیه...


یادم رفته بود اینارو... چون داشتم سعی میکردم چیزی باشم که نیستم...داشتم تبدیل میشدم به کسی که عزت نفسشو داره از دست میده، ولی الان که فکر میکنم میبینم توی تموم لحظه ها انسانیت و معرفت رو فراموش نکردم، مهم نیس که بقیه چی میگن، سر خودمون رو نمیتونیم گول بزنیم.



............................................................................


یه فصل دیگه هم تموم شد، همزمان باهاش چندتا کار ترجمه هم تموم شد و دو صفحه دیگه مونده...

بهتون دوره ی ترک وبلاگی رو پیشنهاد میکنم! یه مدت نخونین وبلاگا رو و تمرکزتون رو بذارید روی نوشتن برای خودتون و انجام دادنه کارای شخصیتون...مطمئنم که میبینین واو چقدر دور باطل داشتین توی نت! من یه معتاد به تمام معنا شده بودم که صبح به محض باز کردنه چشمم قبل از چک کردن هر پی امی توی سوشال نت ورکام، وبلاگارو باز میکردم و میخوندم! بی نهایت راضی ام که این تصمیم رو گرفتم گرچه گاهی دلم تنگ میشه واسه خوندن دوستای قدیمیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد