دوست بابا یه دختر 13 ساله داره، و بعد از اون بخاطر مشکلات جسمی خانومش دیگه نتونستن بچه داشته باشن.. بعد وضع مالیشونم خیلی اکی ه..
دو سالی بود که دوندگی میکردن تا از پرورشگاه بچه بگیرن که بالاخره موفق شدن..
دیشب رفته بودیم بچه رو ببینیم...
یه دختر بچه ی سه ساله ی فوق العاده ناز و باهوش و زرنگ و خوش خنده که از لحاظ ظاهری کاااااملا با دختر اصلی خانواده و مادر پدر فعلیش فرق داره و کاملا مشخصه که بچه شون نیست... با اینحال کلا رنگ زندگیشون یه جور دیگه شده خصوصا که دختر بچه فوق العاده شیرین و بانمک بود و من تا حالا توی عمرم بچه به اون خوش خنده ای و باهوشی ندیده بودم...
پدر مادر اصلیش رو توی تصادف از دست داده و مدتی با پدربزرگ پیرش زندگی کرده بود تا اینکه ایشون هم فوت میشه..
داشتم فکر میکردم اگه اینطوری نمیشد، اگه بچه ی خیابونی میشد، اگه توی پرورشگاه می موند، چه سرنوشتی داشت؟؟ الان کااااملا مسیر زندگیش عوض شده و توی یه خانواده ی مرفه اومده که مثلا اتاق خوابش به اندازه ی دو تا اتاق پرورشگاه هست...معلوم نیس که در آینده چطور میشه و چه اتفاقایی میفته، بخاطر ظاهر خیلی خیلی زیباتر نسبت به خواهرخوانده اش چه چیزایی ممکنه بینشون رخ بده و کلا زندگیش چطوری میشه...
به خانومه گفتم خیلی کار قشنگی کردین..
توی ذهنم کل مسیر زندگی دخترک رو بدون این خانواده تصور کردم و مسیر فعلیش رو، زمین تا آسمون فرق بود.. گاهی یه اتفاقایی توی سرنوشت آدما رخ میده که کلا راه آدم عوض میشه...
.............................................................................................
میرای عزیزم؟ خیلی خیلی خیلی ممنونم واقعا... مرسی از بودنای همیشگی و مهربونی بی اندازه ات :)
الهـی که خوشبخـت بـشه با خـونواده جـدیـدش ... بچـه ـهای پرورشـگاهی خیـلی طفلکیـن ... زنـدگیشـون عجیـب سـخت بایـد باشه .... ایشالا همشـون زنـدگی و آینـده خـوبی داشته باشـن ...
ایشالا... وای خیلی بهش فکر میکنم تبسم....
وای که چقد آدمایی رو میشناسم که حاضر نیستن کار به این قشنگی رو انجام بدن..نمیفهمم چرا...فکرشو کن من بتونم سرنوشت یه آدمو تغییر بدم اما ندم!
خب میدونی خیلی مسئولیت سنگینیه مهسا! مثلا تا مدت ها حتی تکلیفت با خودت معلوم نیس که میتونی مثلا بهش یه تذکر بدی که فلان کارو نکن؟؟ نکنه ناراحت شه، نکنه دلش بشکنه...میدونم که اینارو باید واسه همه ی بچه ها اعمال کرد ولی اونا خیلی وضعیتشون فرق داره...
همیشه به نظرم بهترین کار توی دنیا همین بوده!
و انقدر این کار رو دوس داشتم که گاهی وقتا حس میکنم خودم نازا میشم و از این بچه ها دارم =))
ایشالا که خدا کمکشون کنه و سرنوشت خیلی خوبی داشته باشه این دختر کوچولو کار به شدت بزرگی کردن ایشالا که خیر ببینن
من کلا با اینکه عاشق بچه ام ولی اصلا درست ندارم خودم داشته باشم.. این کار هم واقعا مسوولیت خیلی سنگینیه...
خیلی کار قشنگی، یکی از اقوام دست دوم من این کار رو کرد، بچه عین بچه های فامیل ، ولی برای من جالب که از گذشتش میدونن ، چون پرورشگاه موظف که هیچی نگه !
نمیدونم والا که باید بگن یا نه, ولی خب فک میکنم حقشونه که بدونن دارن از چه خانواده ای بچه میگیرن
این بچه از پرورشگاه آوردن ِ خوبه اگه اینطوری واقعا بچه آشنا یا فامیلی نداشته باشه وگرنه نمیدونم اینطور که آدم میشنوه انگار خیلی پیش میاد که بعده چند سال که بچه بزرگتر شد نزدیکانش بیان بچه رو بگیرن!
نه گویا کسی رو نداره...