سر کلاس بودم, میدونستم نزدیکه و باید رسیده باشه, مسیج زدم کجایی؟ گفت نزدیکتم! از جام پریدم رفتم بیرون از کلاس, دیدم نیست... در کلاسو باز گذاشتم میدونستم هروقت بیاد میاد جلوی در!

یکمی که گذاشت یکی از پسرا یه چیی گفت که کلی خنده دار بود, همون طور که داشتم میخندیدم یهو دیدم یکی بیرون از در وایساده, نگاه کردم خودش بود, خندم بیشتر شد نفهمیدم چطوری برم پهلوش, با همون خنده گفتم come in!! اونم اومد تو :))) همه شوک شده بودن که این کیه, بهشون گفت hi every one

زیرپوستی همو بغل کردیم گفتم she is my bestie, give me some time I wanna hug her گفتن اکی راحت باشید

پریدیم بیرون چند دقیقه فقط تو بغل هم داشتیم میخندیدیم...


...................

بعد از پنج ماه بیریتنی مهمان من است :)